گشتالت درمانی ، بر افکار و احساسات و برداشت فرد از دنیا در زمان حال، تمرکز دارد و به گذشته فرد توجهی ندارد. در این رویکرد مراجعین یاد میگیرند با درون خود سازگار شوند، گذشته را رها کنند و با لحظه حال درگیر شوند. به جای نگرانی در مورد گذشته یا آینده، بتوانند بر لحظه حال تمرکز کنند و از مشکلات روحی و روانی فاصله بگیرند.
مصاحبه انگیزشی نوعی روش درمانی است که به منظور تسهیل افزایش انگیزه مراجع برای تغییر با کمک خود فرد، نشست های مداوم یا مصاحبه های مختصر 30 دقیقه ای در بیان شک و دودلی های مراجع، به درمانگر کمک می کند؛ پس شیوه ای مراجع – محور با هدف بیان جملاتی که بتوانند خودانگیختگی برای تغییر رفتار را در پی داشته باشند.
فکر به خودکشی امری شایع است و بسیاری از افراد تحت فشارهای زندگی و اضطراب یا افسردگی دچار این افکار میشوند. فکر به خودکشی در اغلب موارد گذرا و قابل درمان است اما در بعضی از موارد، فرد را در معرض خطر اقدام به خودکشی قرار میدهد.اکثر افرادی که به خودکشی فکر میکنند، دست به خودکشی نمیزنند . افکار یا ایدههای خودکشی, به معنی فکر به خودکشی یا برنامهریزی برای آن است و شامل اقدام نهایی خودکشی نمیشود.
خلق به چه گفته می شود و اختلالات خلقی چیست؟ شاید برایتان پیش آمده که یک روز صبح که از خواب بیدار شوید و حال و حوصله انجام هیچ کاری را نداشته باشیدو این مسئله تا چند ساعت و یا حتی چندین روز هم طول بکشد. یعنی حوصله ندارید یا به اصطلاح خلق تان پایین است و شما علت آن را نمی دانید. در واقع خلق به تون هیجانی درونی گفته می شود که روی رفتار ما تاثیر می گذارد و ممکن است ساعتها یا روزها ادامه داشته باشد، بر خلاف احساس که ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد. احساسات، مانند غم یا شادی معمولا به علت خاصی بر می گردند.
در دنیای شلوغ امروزی ، ذهن ما مدام از موضوعی به موضوعات دیگر میرود . اگر ذهن شما هم یکسره از این شاخه به آن شاخه میپره ، یا اگر توجهتان بیشتر درگیر خاطرات و وقایع گذشته است و یا نگران اتفاقاتی هستید که ممکنه در آینده بیفته ، همینطور اگر روی کاری که در حال انجامش هستید، تمرکز لازم را ندارید یا افکار و احساساتتان پراکنده میشوند و باعث میشوند شما احساس استرس، مورد تهدید واقع شدن و گاهی اضطراب شدید کنید، چاره حل مشکلتان تمرین ذهن آگاهی است.
رفتاردرمانی دیالکتیکی یک رویکرد درمانی شناختی- رفتاری است که مبنای این رویکرد که آن را با عنوان نظریه زیستی – اجتماعی میشناسیم: :«برخی از افراد مستعد آن هستند که در بعضی از موقعیتهایی که بیشتر در روابط عاطفی، خانوادگی یا دوستانه یافت میشوند، به شیوهای شدید و نامعمول واکنش نشان دهند و مدت زمان بیشتری طول میکشد تا به سطح نرمال هیجانی شان باز گردد.»
بخشی از ذهن که مسئولیت همه کارهای بدون فکر شما را دارد، ناخودآگاه نامیده میشود. بعنوان مثال، همین اکنون که این متن را میخوانید قلب شما، کنترل دمای بدن شما، تنفس شما و هزاران بخش دیگر، بصورت اتوماتیک انجام میگردد و شما هیچ فکری درباره آنها نمیکنید. اما بمحض اینکه این موارد را خواندید، تنفس شما بصورت خودآگاه شده است و بصورت ارادی تنفس میکنید. همچنین، پس از اندکی،مجددا ضمیر ناخودآگاه کنترل تنفس شما را به عهده خواهد گرفت .یکی از مثالهایی که چگونه میتوانید از شناخت این دو بخش در زندگی خود بهره ببرید، کنترل احساسات است.ضمیر ناخودآگاه خاطرات و باورهای شما را نیز در خود ذخیره میکند. از آنجاییکه احساسات توسط بخش ناخودآگاه مغز شروع و کنترل میشوند، غیر ممکن است که بتوانید آنها را متوقف کنید. اما دانستن اینکه، ضمیر خودآگاه است که فکر ها را (که دلیل اصلی آغاز احساسات هستند) در ذهن شما پدید می آورد، باعث میشود که شما با کنترل و تحت نظر داشتن فکرها و تفسیرهای درونیتان، بتوانید احساسات را کنترل کنید.
هرگاه در زندگی برای رسیدن به هدفی برنامهریزی کنید، قطعا با مشکلات و سختیهایی روبهرو خواهید شد. این مشکلات و سختیها باعث میشوند انگیزهی خود را از دست بدهید و با سر وارد رکود و رخوت شوید. در این شرایط، غلبه بر مشکلات و تلاش برای خروج از بی حوصلگی کمک میکند تا به موفقیت بلندمدت خود دست پیدا کنید. وقتی بفهمید که میتوان در روزهای بد و سخت به خود انگیزه داد، درخواهید یافت که در آینده با مشکلات سختتر چطور باید دست و پنجه نرم کنید. هر آدمی در دورهای از زندگی دچار رکود میشود. درک علت از دست دادن انگیزه و اقدام برای رهایی هرچه سریعتر از شر این رکود، کمک میکند تا به موفقیتهای بزرگی که در انتظار شما هستند، دست پیدا کنید.