آیا تاکنون بهاین فکر کردهاید چه اتفاقی میافتد که ما بعضی از کارها را خوب و بعضی دیگر را بد انجام میدهیم و تعدادی از کارهایمان را اصلاً انجام نمیدهیم؟
مورد اول میل و رغبت و علاقه و انگیزه ماست که باعث میشود کارها را به شکل متفاوتی انجام دهیم؛ که نتایجشان نیز متفاوت خواهد بود. ذهنیتی که برای ما ایجاد میشود باعث میشود بر اساس همان سابقه ذهنی انگیزه مجدد برای انجام آن کار کم، متوسط و زیاد باشد. مثلاً کسی کهیکبار در ازدواجش شکست خورده باشد سابقه ذهنی منفی نسبت به ازدواج خواهد داشت.
مورد دیگر داشتن حس خوب نسبت به انجام کار و یا عاشقانه انجام دادن آنهاست که سبب میشود انگیزه بسیار زیادی برای انجام کار داشته باشیم.
حال چگونه در خود انگیزهایجاد کنیم؟
1- داشتن عشق
2- اشتیاق فراوان: تاکنون فکر کردهاید کودکی که میخواهد راه رفتن را بیاموزد چند بار زمین میخورد و برمیخیزد؟ آیا علت آن، چیزی غیر از اشتیاق راه رفتن است؟
3- داشتن هدف واضح و مشخص :
برای این کار لازمست چرایی هدف را بدانیم و درصورت بزرگ بودن هدف آن را خُرد کرده و به ریز هدفهایی تقسیم کنیم. (ممکن است یک هدف بزرگ باعث شود که ما از ترس شکست، حرکتی نکنیم).
4- تجسم و تحسین موفقیتهای گذشته
هر زمان که انگیزهتان را از دست دادید به موفقیتهای گذشتهتان فکر کنید و خود را تحسین کنید و بگویید آفرین بر تو، اگر قبلاً فلان کار را اینقدر ماهرانه انجام دادی ، پس این کار را هم میتوانی به خوبی انجام دهی.
5- تجسم موفقیتهای آینده:
هر زمان که احساس یاس و ناامیدی داشتید خودتان را در اوج موفقیت ببینید و روی آن تمرکز کنید (بدون در نظر گرفتن اینکه چه مشکلات و سختیهایی در مسیر وجود دارد)
6- تماشای فیلم هاو تصاویر انگیزشی، گوش دادن به آهنگهای انگیزشی و تجسمی و خواندن کتاب های انگیزشی
7-ایجاد انگیزه صناعی:
برای انجام کارهایتان اگر انگیزه دارید که عالی است و اگر انگیزه ندارید، یا موردهای قبلی را انجام دهید و یا در خود انگیزه مصنوعی ایجاد کنید ، با این کار شروع به حرکت میکنید ؛ روش «اگر قرار باشد».
بهطور مثال اتاقتان نامرتب است و به هر دلیلی حوصله جمعکردن و مرتب کردن آن را ندارید در این زمان به خودتان بگویید: اگر قرار باشد الان مهمان یا رئیس بیاید چهکار میکنم؟ خُب معلوم است سریعاً تا حد امکان خانهیا میز کارم را مرتب میکنم و بلافاصله بلند شده و آن کار را انجام خواهید داد.
8-ایجاد انگیزه برای اتمام کارهای نیمهتمام
آن کتابی که نیمه خوانده شدهیا نیمه نوشته شده، آن مقالهای که نیمهکاره رها شده، آن لباسی که نیمه دوخته شده، آن تحصیل دانشگاهی که نیمه کاره رها شد آیا ارزشی دارد؟ قطعاً به هیچ دردی نخورده و نخواهد خورد. گویا که اصلاً انجام نشده است.
چه زمانی به اتمام خواهد رسید؟ زمانی که شما اراده کرده و انگیزه ادامه آن را در خود ایجاد کنید.
چه چیزی باعث شده تا نیمهکاره رها شود؟ خیلی چیزها، بطور مثال: یک گفتمان درونی منفی و کوچک «من نمیتوانم.»
چه کسی آن را انجام خواهد داد؟ قطعاً بهجز شما کسی آن را تمام نخواهد کرد.
چگونه انگیزهایجاد کنیم تا مجدداً شروع کرده و آن را به اتمام برسانیم؟
وقتی کار نیمهتمام است یعنی نیمیاز مسیر را رفتهایم ، پس بیش از آنی که فکر کنیم به هدف نزدیک هستیم. این احساس پیشرفت ما را به هدف نزدیکتر خواهد کرد و احساس
موفقیت و اعتمادبهنفس بیشتری خواهیم داشت. باید این احساس را داشته باشیم. در غیر اینصورت تبدیل به فردی خواهیم شد که راحتطلب بوده و حال ادامه کارهایش را نخواهد داشت و کارهایش نیمهتمام رها خواهد شد و در محیط امن خود خواهد ماند و اعتمادبهنفس خود را از دست خواهد داد و رفته رفته فرسوده خواهد شد
دیدگاه خود را بنویسید